سراینده: شفیعی کدکنی
مترجم: غلام مرادی
ملکوت زمین
چنان که ابر، گره خورده با گریستنش،
چنان که گل، همه عمرش مسخرِ شادی ست
چنان که هستیِ آتش اسیرِ سوختن است،
تمامِ پویه ی انسان به سوی آزادی ست.
The kingdom of the globe
As a cloud, is entangled with weeping,
As a flower, all the life, is conquered by joy,
As the life of fire are captured by burning,
All running of the man is toward freedom.
پاشایی زهوی
ههرئهو جهکه ههور پیچیاگه گرین خویا،
ههرئهو جه که گول دایم ها خوهشیا،
ههرئهوجهکه زنهیی ئاگر ها ناو سوزیانه،
پهپهل کردن ئایهم گشت رویه و رزگاریه.