شهرستان دالاهو DALAHOO
مقاله ای مشترک: حمید احمدی و وحید رحیمی
برداشت از این مقاله با ذکر وبلاگ بانزلانی آزاد است
بزودی برای هر قسمت عکس گذاشته می شود
1-5- آب و هوا و موقعيت جغرافيايي
شهرستان دالاهو در فاصله ي 96 كيلومتري غرب استان كرمانشاه واقع گرديده است . اين شهرستان از شمال به شهرستان جوانرود ، از جنوب به شهرستان گيلانغرب ، از شرق به شهرستان اسلام آباد غرب و از غرب به شهرستان سرپل ذهاب محدود شده است .
اين شهرستان داراي دو بخش مركزي و گهواره است كه از پنج دهستان گوران ، قلخاني ، ريجاب ، بان زرده ، بيوه نيج و 156 روستا تشكيل شده است . آب و هواي اين شهرستان به صورت زمستان سرد و تابستان خنك است .
2-5- آثار تاريخي و جاذبه هاي گردشگري
1-2-5- مسجد عبدالله بن عمر
در روستاي شالان از توابع منطقه خوش آب و هواي ريجاب مسجدي مستطيل شكل كه از قلوه سنگ و ملاط ساخته شده ، قرار گرفته است . اين بنا ظاهرا" از آيينه قبل از اسلام بوده است كه در روزگار اسلامي به مسجد تبديل شده است .
اهالي محل بناي اين مسجد را به « عبدالله بن عمر » فرزند خليفه دوم نسبت مي دهند ، به هر حال اين محل در صدر اسلام به مسجد تبديل شده و قرايني كه اين حدس را تأييد مي نمايند . چنين است :
محراب مسجد برخلاف تمام مساجد اسلامي از ديوار جنوبي بيرون نيامده بلكه به وسيله گچ بري به ديوار مسجد اضافه شده و كاملا" از ديوار متمايز است . مناره مسجد مدت ها بعد از بناي مسجد ساخته شده و آن را بر روي بام مسجد در زاويه جنوبي غربي ساخته اند و راه ورودي به مناره هم از پشت بام مسجد است . سبك معماري مناره شباهتي به برج هاي خاموشي به خصوص به برج خاموشي ريجاب دارد ، با اين تفاوت كه به جاي سنگ از آجر براي نماي خارجي مناره استفاده شده است . مناره مسجد داراي 21 پله مثلثي شكل است . بالاي مناره به دريچه اي به جنوب منتهي مي گردد كه كاملا" از اين جهت هم
از برج خاموشي ريجاب تقليد كرده اند . سكويي نيز در داخل مناره ديده مي شود و بالاي آن گنبدي قرار دارد و مدخل مناره داراي طاق گهواره اي شكل بوده و نماي خارجي آن در قسمت فوقاني با چوب و گچ تزئين يافته و شباهت زيادي به مناره
« ساربان » در استان اصفهان دارد .
در داخل مسجد 8 ستون در 2 رديف به موازات هم قرار دارند كه از 2 شكل مختلف مي باشند . 4 عدد از ستون ها 4 ضلعي به ابعاد 75 × 75 سانتي متر كه تا سقف به يك اندازه هستند و 4 ستون ديگر در يك امتداد قرار دارند كه هر كدام از 3 قسمت مشخص تشكيل شده اند .
قسمت نخست كه از كف مسجد تا ارتفاع 30 سانتي متر شروع مي شود . چون 4 ستون قبلي چهار گوش با ابعاد 83 × 83 سانتي متر هستند . از اينجا تا ارتفاع 2/2 متر ستون به شكل استوانه در آمده به محيط 190 سانتي متر و در قسمت سوم ستون باز به شكل 4 ضلعي در آمده و تا سقف رفته است در بالاي اين دو رديف ستون ، دو الوار تراشيده شده ضخيم ساخته اند سپس تيرهاي افقي مسجد را روي آن دو قرار داده اند . منبر مسجد پشت به محراب ساخته شده و از سنگ و گچ بنا گرديده و داراي 5 پله است . ظاهرا" اين مسجد اگر از مسجد « تاريخانه » شهر دامغان در استان سمنان كه قديمي ترين مساجد ايران است . قديمي تر نباشد ، بعيد نيست مقارن با تاريخ بناي آن ساخته شده باشد .
- لازم به ذكر است كه اين مسجد در سال هاي اخير توسط سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان كرمانشاه ، بازسازي شده و توضيحات داده شده مربوط به قبل از بازسازي و نوسازي مسجد است .
2-2-5- مقبره ابودجانه
در روستاي شالان از توابع منطقه خوش و آب و هواي ريجاب ، بناي گنبدي داري قرار دارد كه نزد منطقه مردم ، مورد احترام خاصي مي باشد . مردم منطقه اين بنا را محل دفن ابودجانه ، يكي از ياران پيامبر ( ص ) مي دانند . مقبره ابودجانه « سماك - بن خرشه » از طايفه « اوس » از دلاوران و بزرگان عرب بوده ، در جنگ هاي بدر و احد و ديگر غزوات نبي اكرم ( ص ) نيز حاضر بوده است . در احد هنگامي كه مشركان اسلاميان را شكست دادند ، ابودجانه هم چون اميرالمومنين ( ع ) در حضور پيامبر اعظم ( ص ) باقي ماند و از آن حضرت مردانه دفاع كرد . ( مرادي بيستوني ، عليرضا : سيماي گردشگري استان كرمانشاه ، ص : 44 – 1 / 1390 )
3-2-5- پاطاق ( طاق گرا )
بناي يادماني طاق گرا در گردنه پاطاق و بر سر راه كرمانشاه به سرپل ذهاب ، مشرف بر جاده سنگ فرشي از دوره ساساني واقع شده كه فلات ايران را به بين النهرين ارتباط مي داده است . در طي سده نوزدهم ميلادي راوالينسون ( 1839 ) ، فلاندن و كست ( 1856 ) و دمورگان ( 1896 ) از اين بنا بازديد كرده و مطالبي درباره آن نوشته اند . پس از آن محققين سده بيستم نيز چند سطري به اين بنا اختصاص داده اند . به طوري كه برنارد و گدار ضمن توصيف مختصري از اين بنا ، آن را متعلق به دوره اشكاني دانسته اند . آذرنوش ، رويتر ، فن گال ، واندنبرگ و هوف نيز بناي مذكور را به دوره ساساني نسبت داده اند . در فاصله سالهاي 53 – 1352 شمسي در اين محوطه ، كاوش هايي توسط كامبخش فرد صورت گرفته است . وي بنا مذكور را متعلق به دوره اشكاني مي داند .
1-3-2-5- ويژگي هاي بنا
اين بناي سنگي به صورت فضايي ايوان مانند ، با پلاني مستطيل به طول 70/7 ، عرض 85/4 و ارتفاع 70/11 متر است . فضاي داخلي بنا نيز به عرض 10/4 ، طول 10/3 و ارتفاع 90/5 متر است . ارتفاع كف بنا از سطح زمين 20/1 متر و از كف تا تيزه قوس 92/5 متر و از تيزه قوس تا زير گيلويي اول 20/1 متر است . همچنين بلندي فريز اول 60 سانتي متر است كه بر روي آن يك رديف بلوك سنگي ساده به بلندي 45 سانتي متر قرار گرفته است . بر روي اين بخش ، سنگ هاي تزئيني فريز دوم به ارتفاع 78 سانتي متر قرار دارد . در بالاترين قسمت بر روي لبه بام رديفي از جان پناه به ارتفاع 92 سانتي متر وجود دارد . بنابراين ارتفاع بنا از سطح زمين تا بالاترين قسمت 70/11 متر است .
از نظر ساختاري ، قسمت داخلي ديوارها با لاشه سنگ و ملاط گچ و روكار آنها با بلوك هاي سنگي تراشيده چيده شده است . اتصال اين بلوك هاي سنگي بدون استفاده از ملاط صورت گرفته و از آن جايي كه سنگ ها اندازه يكساني ندارند ، گاهي بخش پائيني يا گوشه هاي بلوك ديگري را پوشانده است . در اين روش آن چه كه موجب نگهداري بلوك ها بر روي هم شده ، فشاري
است كه بلوك هاي رديف بالايي بر روي بلوك هاي رديف پائيني وارد مي كنند .
بررسي انجام شده در كف بنا نشان مي دهد كه از بست هاي فلزي نيز براي اتصال سنگ ها استفاده شده است . هر چند كه اكنون اين بست ها از بين رفته اند ولي جاي برخي از آنها در كف بنا قابل رويت است . بر روي بلوك هاي سنگي پايه هاي دو طرف فضاي داخلي ، ستون نماهايي حجاري شده است . تراش پايه اين ستون نماها شامل بلوك تخت ، شالي ، بخش كاو و دو شالي باريك بر روي بخش كاو مي باشد . بر روي پايه ستون ، ساقه ستون و روي آن نيز سر ستون قرار گرفته است كه از نظر تركيب كلي شبيه ستون هاي بناي تاريخي كنگاور مي باشند . در زير بالشتك سرستون هاي طاق گرا ، نقش دو نوار در هم گره خورده اي به صورت مواج حجاري شده است . اين نقش از متداولترين طرح هاي گره اي و تركيب هاي به هم بافته شده اي است كه عموما" براي قاب بندي ها و هم چنين به عنوان نوارهاي تزئيني كلاسيك به ويژه در معماري روم به كار رفته است .
همان گونه كه اشاره شد در بخش فوقاني بناي طاق گرا ، رديفي از جان پناه هاي سه پله اي قرار دارد كه ارتفاع هر يك از آنها 92 سانتي متر است . هر يك از اين جان پناه ها از دو بخش تشكيل شده است . بخش زيرين ، قطعه سنگ مستطيلي شكل است كه در مركز آن شكافي به شكل مستطيل وجود دارد . بخش فوقاني نيز قطعه سنگ كنگره اي است كه كنگره هاي آن داراي زاويه حاده مي باشند . بر سطح اين قطعه سنگ ، سر پيكاني كنده شده كه با روي هم قرار گرفتن دو قطعه سنگ ، جان سه پله اي ، شكل خود را با پيكاني در مركز باز مي يابد . نمونه اين نوع جان پناه ها با زاويه حاده در تصوير بناي حك شده بر روي يكي از بشقاب هاي نقره اي موزه ارميتاژ و موزه دولتي برلين در كشور آلمان قرار دارد .
جان پناه هاي تصوير بناي حك شده بر روي بشقاب موزه ارميتاژ و بناي سنگي طاق گرا به شكل سه پله اي است كه داراي زاويه حاده مي باشند . نمونه ديگري از اين نوع جان پناه ها از لايه هاي اواخر دوره ساساني و اوايل اسلامي شهر بيشابور نيز پيدا شده است .
2-3-2-5- كاربري و گاهنگاري
شواهد و مدارك باستان شناسي نشان مي دهد كه اين بنا در اواخر دوره ساساني ، احتمالا" زمان حكومت خسرو دوم ( 628 – 590 ميلادي ) ساخته شده است . از نظر كاربري نيز اگر چه تاكنون كاركرد واقعي اين بنا مشخص نشده اما براي آن كاركردهاي متفاوتي چون يادگار احداث راه كاروان رو ، توقف گاه موكب شاهي ، اريكه سلطنتي ، پاسگاه مرزي و بناي يادبودي از يك پيروزي ذكر كرده اند .
به فاصله 30 متري در ضلع شرقي طاق گرا ، قطعه سنگ نسبتا" بزرگي از كوه جدا شده كه در وسط آن سطحي مستطيل شكل به ابعاد 156 × 173 سانتي متر تراشيده اند . اگر چه علت ايجاد اين صفحه تراشيده همانند خود بنا مجهول است اما مي توان حدس زد كه اين صفحه احتمالا" براي نوشتن كتيبه اي در خصوص بنا ايجاد شده كه بنا به دلايل نامعلومي نيمه كاره رها شده است مي باشد .
4-2-5- قلعه يزدگرد
در شرق دهستان بان زرده در منطقه ي خوش آب و هواي ريجاب بر فراز يكي از قلل مرتفع كوه « دالاهو » بقاياي يك قلعه بزرگ و مستحكم نظامي به چشم مي خورد كه اهالي محل آن را « قلعه يزد گردي » مي نامند .
بناي اين قلعه در اصل دو طبقه بوده و هم اكنون بخش اعظم اين بنا معظم و منظم بر جاي ماند است . اتاق هاي اين قلعه اكثرا" وسيع و به شكل مستطيل و يا طاقي گهواره اي است . در اطراف قلعه آثاري از برج هاي بزرگ قلعه كه مدور شكل بوده- اند ديده مي شوند كه شامل ديوار گچ ، آشپزخانه ، دروازه ، جاي دار ، تپه رش ، قلعه يزدگرد ، گچ گمبد ، قلعه داور ، نقاره و آشياب مي باشد كه با ملات سنگ و گچ نيم كوب ايجاد شده است . در وقف نامه ايي كه در اوايل قرن دهم يعني در سال 932 يكي از امراي ذهاب براي قلعه بابايادگار تنظيم كرده اين مكان را « سراي يزدگردي » يادداشت كرده است .
محوطه قلعه يزدگرد شامل تمامي حوزه زرده مي شود و معماري آن عموما" پارتي مي شناسند . برخي از بقاياي معماري را مي توان حداقل به قرن دهم ميلادي تاريخ گذاري كرد . ساختمان قلعه يزد گردي شامل : لاشه سنگ ها با ملاطي كه اطراف آنها را گرفته مي باشد . خود قلعه يزدگرد ( قلعه فوقاني ) بر بالاي سرازيري به صخره ايي چينه اي مربوط به ديوار دفاعي واقع شده است . اين قلعه بخش مهمي از سيستم دفاعي را تشكيل مي دهد و اهميت آن را از جهت دفاع از منابع آب در دشت و جلوگيري از هر نوع تهاجم احتمالي كه از طريق يورش از سرزمين هاي مرتفع قادر به نفوذ به سيستم دفاعي باشد . بر كسي پوشيده نيست و در ضمن از ورود مهاجمين به دشت از طريق تنگ دره بابايادگار نيز جلوگيري مي كند . در بلندترين نقاط قلعه فوقاني در هر سمت دره ، پست هاي ديده باني آشيابا و نقاره خانه قرار دارند . همان طور كه تناوبات معماري نشان مي -دهد اين بنا ( قلعه فوقاني ، قلعه يزدگردي ) تاريخ پيچيده اي داشته كه حتي امروزه آثارش بر سطح زمين مشهود مي باشد . احتمال اين نيز وجود دارد كه اين تغييرات در دوران اسلامي رخ داده باشد . بر سطح زمين قلعه ، سفال هاي ساده اسلامي و همچنين سفال هاي خشن يافت شده است .
قلعه فوقاني را مي توان با توجه به مسائل مشهود استراتژيك در سيستم دفاعي استحكامات پارتي نسبت داد . تنها سكه در سراسر حوزه زرده كه ( نگارنده بدون ترديد آن را پارتي مي داند ) يك درهم نقره از پادشاه ناشناخته اي به نام مهرداد به تاريخ 140 ميلادي است كه گويا از باغ هاي « دروازه » به دست آمده است . با توجه به كاوش هاي انجام شده اين بنا را به دوره اشكاني نسبت مي دهند كه در دوره هاي ساساني و اسلامي نيز مورد استفاده قرار گرفته است .
در پايين اين قلعه و در دره بابايادگار پناهگاه دخمه مانندي وجود دارد كه منسوب به « بي بي شهر بانو » همسر ايراني حضرت امام حسين ( ع ) و دختر يزد گرد مي باشد .
5-2-5- مقبره بابا يادگار
يكي از بقاياي متبركه اهل حق معروف به بابا يادگار در قريه بان زرده نزديك قلعه معروف يزد گرد است . هويت حقيقي بابا - يادگار مانند ديگر مشابه اهل حق به تحقيق معلوم نيست مطلبي كه ايام زندگي اين مرد خدا را تعيين مي كند وقف نامه
مفصلي است كه امير قمام الدين و امير زادگان كرد در قرن دهم براي بقعه و مصارف آن تعيين كرده است .
6-2-5- بناي جاي دار
اين بنا يكي از مجموعه بناهاي قلعه يزدگرد است كه با مصالح سنگ لاشه و ملات گچ ساخته شده است و به نظر مي رسد يكي از استحكامات دفاعي بوده است .
7-2-5- بناي آشپزخانه
اين بنا كه يكي از محوطه هاي قلعه يزدگرد است مانند ساير مجموعه ها با سنگ لاشه و گچ ساخته شده است .
8-2-5- منطقه ي زيباي ريجاب
اين منطقه كه سراب آن از كوه دالاهو سرچشمه مي گيرد داراي حوضچه هاي متعدد با عمق 5 متر مي باشد . بستر رودخانه از عمق دره به سمت پايين به صورت شيب متناسب بوده كه موجب به وجود آمدن آبشارهاي متعددي در طول مسير شده است و در اطراف آن درختان گردو ، بلوط ، انار ، انجير و مو وجود دارد . منطقه ريجاب شرايط آب و هوايي مديترانه اي به صورت گرم و مرطوب را دارد كه اين شرايط ، محيط مناسبي را جهت رشد گونه هاي درختي مذكور فراهم نموده است . دماي متوسط آب در فصول مختلف سال بين 8 تا 10 درجه مي باشد .
در منطقه ي ريجاب چشمه هاي جالب و ديدني وجود دارد به نام ( سراب كنار ) كه مردم اكثرا" از آنها استفاده مي نمايند به خصوص باغ هاي ريجاب كه در منطقه زبان زد خاص و عام است و اكثر مردم تابستان ها را در آن جا مي گذارنند به فاصله 40 متر از سمت شرق مسجد ريجاب چشمه ساري از كوه بيرون مي آيد . دو طرف چشمه را ديواري كه از قلوه سنگ و سنگ هاي بزرگ سبك ساساني ساخته شده اند ، احاطه كرده اند در ارتفاع 5 متر از سطح چشمه روي ديوارها و چشمه پوشيده شده و دو آتشدان به فاصله 75/2 متر بالاي چشمه قرار داده اند .
9-2-5- قلعه و برج خاموشي
در يكي از باغ هاي منطقه ريجاب بقاياي قلعه و برجي ديده مي شود . اين قلعه دو طبقه بوده و هم چنين چند اتاق از طبقه تحتاني قلعه سالم مانده است . جنب ديوار غربي قلعه ، برجي شبيه به مناره هاي اسلامي ايواني ديده مي شود با اين تفاوت كه هر قدر از پايين به بالا بنگريم مي بينيم كه برج رفته رفته باريك تر مي شود . در داخل اين برج پلكان مارپيچي تا بالاي برج ادامه دارد و در آنجا به سكويي مستطيل شكل كه رو به شرق قرار گرفته ختم مي شود . مقابل اين سكو دريچه ايي با طاق گهواره اي به عرض 50 و ارتفاع 70 سانتي متر قرار دارد و روي آن را گنبدي نظير گنبد آتشكده هاي ساساني مي پوشاند از اين برج نقبي به زير قلعه حفر كرده اند و از آنجا به كنار رودخانه الوند كه در حدود 50 متر از برج فاصله دارد مي رسد . اين نقب به فضايي دخمه مانند منتهي مي گردد . در فاصله دخمه تا رودخانه الوند صفه ايي از قلوه سنگ و ملاط به طول 6 و به عرض 3 متر ساخته اند و با توجه به نوع مصالح به كار رفته در اين بنا به احتمال زياد مربوط به دوره ساساني مي باشد .
10-2-5- زندان دوناب
پانصد متر بالاتر از برج خاموشي در ساحل چپ رودخانه الوند تپه اي كه درختان گردو و گلابي وحشي آن را پوشانده است وجود دارد . بر اين تپه بقاياي قلعه اي از روزگار ساسانيان برجاست . ارتفاع آن از سطح رود الوند بيش از 30 متر مي باشد . نماي ديوارهاي خارجي قلعه را قطعات سنگ هاي تراشيده تشكيل مي دهد و از اين جهت شباهتي زياد به قلعه معروف سرماج در شهرستان هرسين دارد . در ضلع شمال غربي قلعه آثاري از برج قلعه كه از قلوه سنگ و ملاط ساساني ساخته شده باقي مانده است . با توجه به آثار فعلي قلعه مي توان دريافت كه در روزگار آبادي اين قلعه دو طبقه بوده و طبق رسم معماري ساساني قلوه سنگ و ملاط ، مصالح ساختماني آن بوده است .
از طبقه تحتاني قلعه سه اتاق با ابعاد مختلف و طاق گهواره اي در كنار يكديگر باقي مانده است . بر روي يكي از اتاق ها ، اتاقي كه از طبقه بالايي بر جاي مانده است . قرار دارد كه قسمتي از كف آن كه طاق و اتاق طبقه اول را نيز تشكيل مي داد ريخته است . اتاق طبقه فوقاني مربع شكل و به ابعاد 5 × 5 متر است ولي اتاق هاي تحتاني مستطيل شكل مي باشند جاده ساساني براي رسيدن به اين قلعه رود الوند را قطع كرده و در نتيجه پلي در مسير آن زده اند كه با گذشت زمان سقف پل ريخته و اهالي محل با استفاده از ديوارهاي قديمي پل ، آن را با تنه درختان پوشانده اند . جاده ساساني پس از اين پل به دو شعبه تقسيم مي گردد : شعبه اول به طرف سراب الوند و شعبه ديگر به طرف اين قلعه ادامه مي يابد و به صورت مارپيچ از تپه بالا مي رود . اين قلعه را اهالي محل « زندان دوناب » مي نامند و راهي كه به آن منتهي مي گردد طوري ساخته شده كه دو سوار به راحتي در كنار هم مي توانند عبور كنند . در برخي نقاط براي جلوگيري از شيب زياد پله هايي با ارتفاع كم ساخته اند كه هنوز هم باقي است .
11-2-5- قلعه جيران ( قلعه كوچك )
از راهي كه بان مزاران را به سراب كنار مي پيوندد و در ابتداي باغ هاي ريجاب ، بقاياي قلعه كوچكي از دوره ساساني ديده مي- شود . كه اهالي محل آن را به نام مالك آن « قلعه گه جيران » مي شناسند . آثار موجود اين قلعه مي رساند كه اين قلعه در روزگار آباداني دو طبقه بوده كه فعلا" چند اتاق از طبقه تحتاني و پي طبقه فوقاني است . در اين جا راه ساساني سابق با شيب ملايمي به طرف قلعه ادامه يافته و در هر دو طرف راه براي حفاظت از پرت شدن چينه اي نهاده اند ، موجود است .
12-2-5- گمه كلايي ( گنبد كربلايي )
در حدود يك كيلومتر بالاتر از قلعه جيران در كنار راه ساساني بناي آتشگاه بزرگي كه قسمت اعظم آن خوشبختانه باقي مانده است به چشم مي خورد . اين بنا يك چهار ايواني كامل بوده به طول 5/11 و عرض 5/10 متر كه در چهار ضلع آن يعني بين هر دو ايوان از خارج ، چهار اتاق مشابه قرار دارد . طول اتاق ها 5/2 متر و عرض آنها 95/1 متر است . سه اتاق از اين چهار اتاق بدون طاق است . ضخامت ديوار آتشگاه 10/1 متر است و ارتفاع خطي آن كه تا زير گنبد و طاق ايوان ها باقي مانده 4 متر مي- باشد . عرض هر ايوان يعني فاصله بين دو اتاق 22/3 متر است . طرح و نقشه اين بنا شباهتي زياد به چهار ايواني سروستان فارس و كاخ خسروپرويز قصرشيرين دارد .
13-2-5- پل دروازه
در مسير راه ساساني به معبري مي رسيم كه راه و رودخانه الوند از وسط آن مي گذرند . اين معبر به صورت دو ديوار سنگي درآمده و مثل آن است كه دست تصرف كار بشر در طبيعت دخالت كرده و كوهها را به دو نيمه ساخته و از وسط آن راه و رودخانه را عبور داده است . اين معبر كوه « تلاش » را از كوه « يويا » متمايز مي كند . موقعيت اين مكان طوري است كه در جنگ قديمي اگر چند نفر گذرگاه را در اختيار مي گرفتند . امكان نداشت افرادي بتوانند از آن عبور كنند ، راه منحصر براي گذشتن از اين معبر همان راه ساساني است كه در پاي كوه و به موازات رودخانه الوند مي باشد . اين راه در معبر فعلا" حدود 10 متر با سطح رودخانه فاصله گرفته است . رودخانه در مسير خود به تناسب پستي و بلندي زمين آبشارهاي كوتاه و بلند طبيعي را تشكيل داده است . در پاي كوه تلاش آبي از رودخانه الوند منشعب مي شود كه بدوا از مجرايي سنگي به طول 5 متر و عرض 70 و عمق 15 سانتي متر عبور مي كند . در كنار نهر كتيبه ايي به خط عربي كنده شده كه متأسفانه از سطر اول آن كلمه « الله » كه ظاهرا" باقي مانده « بسم الله الرحمن الرحيم » است ديده مي شود .
در سطر ديگر كلمه « ولاحافظ » خوانده مي شود . و ساير جملات كتيبه كاملا" محو شده است . اين معبر را اهالي محل « پل دروازه » مي خوانند .
14-2-5- آتشكده گمه ملك ( گنبد ملك )
در فاصله 100 متري مسجد ريجاب آتشگاهي ديده مي شود به ابعاد 3/4 × 5/4 متر كه ضلع جنوبي آن برجا مانده ولي از ديوارهاي ديگر قسمت هايي باقي مانده است . آثار لچكي كه با آجر ساخته شده و ابتداي گنبدي كه اين بنا در روزگار آباداني داشته در اين بنا هنوز باقي مي باشد .
آجري كه در اينجا به كار رفته سرخ رنگ به ابعاد 7 × 27 × 36 سانتي متر است . دو نورگير در ضلع شرقي و غربي آتشگاه هنوز باقي است . در سمت غربي آتشگاه به فاصله يك متر رو به مسجد آتشداني قرار دارد . به قطر 22 و عمق 17 سانتي متر .
15-2-5- قلعه تاش خزي - سنگ حجاري شده
- قلعه تاش خزي : در جايي كه اهالي محل به آن « تاش خزي » مي گويند . بقاياي برج مستطيل شكلي كه به وسيله يك تيغه به دو قسمت تقسيم شده به چشم مي خورد . اين قلعه يا برج بر سر راه ساساني و جوگوري ( نهرگيري ) مسلط مي باشد .
- سنگ حجاري شده : در محلي كه تقريبا" 50 متر با سراب كنار فاصله دارد در سمت چپ جاده ، تخته سنگي قرار گرفته كه روي آن را به ابعاد 125 × 85 سانتي متر صاف و صيقل داده اند . احتمالا" ممكن است اينجا را براي نوشتن كتيبه يا كشيدن تصويري آماده كرده باشند .
16-2-5- قلعه سراب كنار
بر روي كوهي كه اهالي محل آن را « برنويت » مي گويند . در جنوب سراب كنار كه از سطح رودخانه قريب 150 متر فاصله دارد ، بقاياي برج ساساني ديده مي شود . اين بقايا عبارتست از : ضلع جنوبي برج كه مشرف به قريه ريجاب است . در دو طرف اين برج ، دو آتشدان قرار گرفته اند : اولي با قطر 22 و عمق 16 سانتي متر و دومي با قطر 22 و عمق 14 سانتي متر .
17-2-5- برج ريجاب
در ابتداي منطقه ريجاب و در ساحل چپ رودخانه الوند در يكي از باغ هاي ريجاب بقاياي برج مستطيل شكلي ديده مي شود . اين برج به دو اتاق تقسيم شده كه اتاق اول به ابعاد 8/6 × 6 متر و ديگري به ابعاد 80/8 × 80/6 متر بوده و ضخامت ديوار 35/1 متر است . مصالح اين برج از قلوه سنگ و ملاط معمول ساساني است . برج ريجاب تنها اثر باستاني اين ناحيه است كه از مسير جاده معروف ساساني خارج شده و تقريبا" 400 متر با جاده فاصله دارد .
18-2-5- قلعه بان زرده
در 12 كيلومتري شمال غربي منطقه ريجاب ، قريه بان زرده قرار دارد كه در تمام نقاط آن به خصوص در باغ بزرگي كه در وسط روستا قرار گرفته آثاري از دوره ساساني موجود است . در باغ مزبور بقاياي يك قلعه عظيم به شكل مستطيل به ابعاد تقريبي 100 × 150 متر قرار دارد كه در روزگار آباداني ، چهار برج مدور در چهار زاويه قلعه بوده اند و امروز قسمتي از دو برج قلعه بر جا مانده است .
حوزه زرده يك چينه طبيعي و برجسته غربي سلسله جبال زاگرس است . اگر از ارتفاعات به اين حوزه بنگريم آن را به شكل يك پناهگاه عميق خواهيم ديد كه از آخرين پيشرويهاي فلات ايران است . محيط اين حوزه حدودا" 25 كيلومتر مي باشد . تقريبا" 20 كيلومتر از اين محيط پرتگاهي است كه هم چون استحكاماتي طبيعي و بي نظير عمل مي كند . حدود 3 كيلومتر از دشت باز در جنوب شرقي حوزه نيازمند يك ديوار دفاعي فشرده بوده است تا سنگربندي منطقه را تكميل نمايد و در هر منطقه كه دسترسي به پرتگاه به آساني ميسر بوده معماران دست به برپايي ديوارهايي زده اند كه ضخامت آنها نسبت به ديوار دفاعي متفاوت است . در امتداد بخش هاي سالم ديوار پرتگاه ، مزغلهاي متعددي براي تيراندازي به چشم مي خورد .
اگر با يك نظر كلي بخواهيم حوزه زرده را بشناسيم بايد بگوييم كه اين حوزه در برگيرنده اماكن تاريخي و مهمي است كه برخي از آنها عبارتست از : قلعه يزدگرد ، آشپزگاه ، دروازه ، كاكاكشتيه ، نقاره خانه ، آسياب ، جاي دار ، ميدان ( گچ گنبد ) ، قلعه دادر و اسب راه .
در حوزه زرده بين آبان ماه تا اواسط فروردين بارندگي به طور منقطع و شديد ادامه دارد . در دي ماه برف نيز مي بارد ، اما برف در اين ارتفاع بر روي زمين دوامي ندارد . بعضي از محققين عقيده دارند : « بان زرده همان شهر تاريخي حلوان است و دلايل بسياري نشانگر اين حقيقت است كه روستاي بان زرده بر خرابه هاي شهر تاريخي حلوان جاي گرفته است . با اين تحقيق متمركز در آثار بان زرده مي توان به مبناي روش هاي ساخت سازه هاي گوناگون از جمله : پل ، دژ ، ديوارهاي حفاظتي ، سربازخانه ها و ديگر بناهاي نظامي و سكونت گاههاي گوناگون دست يافت » .
19-2-5- نقاره خانه - قلعه آشيابا
- نقاره خانه : در فاصله 2 كيلومتري قلعه يزدگردي آثاري از يك بناي ساساني كه اهل محل آن را « نقاره خانه » مي گويند . باقي است . اين بنا ديوارهاي برج مانندي كه ظاهرا" قرارگاه ديده بانان و مستحفظان بوده است را داراست .
- آشيابا : در ارتفاع سمت غربي كوه دالاهو بقاياي قلعه اي كه شباهت به آسياب بادي دارد ديده مي شود . اهالي محل به اين قلعه « آشيابا » مي گويند .
20-2-5- گچ گنبد
در نزديكي دهستان بان زرده در محلي كه به « گچ گنبد » معروف است سالها پيش توسط هيأت باستان شناسان خاكبرداري و گمانه زني شده است . در عمق نزديك سطح زمين ديواري آجري با ملاط كشف گرديده و سپس طبقه اول ساختماني ديده شد كه با گچ بريها تزئين يافته بود . قطعاتي از اين گچ بريها ظريف به علت ريزش طبقه فوقاني ساختمان در ميان آوار و خاك باقي
مانده بود . در اين گچ بريها نقش هاي برجسته اي از تصوير انسان و حيوان و برخي نقوش تزئيني موجود است كه از نظر سبك كار ، دوره سلوكيها و اشكانيان و ساسانيان را به خاطر مي آورد .
ساختمان گچ بري شده ، گچ گنبد بناي آراسته است كه نماي يك « باغ بهشتي » را به نمايش گذاشته است و شايد تفاوتي نيست كه باغ هاي آبياري شده دهكده امروزي زرده منطقه اي را تقريبا" همانند محوطه ميدان مي پوشانند از نهر آب رساني و حتي باغ هاي اصلي پس از فرسايش مقدار كمي باقي مانده است . تنها چيز باقي مانده كه مي توان آن را سيستم آب رساني درون حصار مرتبط كرد يك حوض آجري اندود شده است كه در شمال غرب مجموعه گچ گنبد واقع شده است . باقي مانده حوض تنها يك رديف از آجرها در امتداد 10 متر از كناره آن و بخش كمي از ديوار پايانه غربي آن است . كه در شمال غرب مجموعه گچ گنبد واقع شده است . از تحليل هاي اوليه بين طرح هاي معماري كه در دو جانب مجزا ظاهر گرديد . نيز تفاوت -
هاي برجسته اي مشخص گرديد . ظاهرا" تالارهاي گچ بري شده سمت مشرق بخشي از ساختمان آراسته را شكل مي داده اند و بعدها به عنوان يك عمارت كلاه فرنگي به كار رفته اند كه بر باغ هاي فرضي شرق ناحيه سنگ كاري شده گچ گنبد مشرف بوده اند . ساختمان هاي گچ گنبد غربي از قلوه سنگ ساخته شده اند و ظاهرا" از نظر ابعاد متوسط مي باشند به طور آزمايشي به عنوان منازل مسكوني مرتبط با عمارت كلاه فرنگي تغيير گرديده اند . در اين بخش طرح هاي مبهم و رديف اتاق ها و تعدادي از حياط هاي مختلف اندازه به صورت كج و معوج در سطح مشخص بود .
آخرين و خارق العاده ترين كشف حاصل از حفاري ، اين است كه بخش بي شكل گچ گنبد در اصل حدود نيمي از اندازه فعلي بوده و نماي تزئيني ظريفي داشته است . بعدها با ساخت توده سنگي ديگري در برابر نماي غربي ، اين نماي ظريف پوشانده شده اين قسمت الحاقي بر جناح شمالي نيز تأثير گذاشت .
سر تالار بسيار مزين و بزرگ در جناح شرقي مجزا مهمترين عنصر رسمي است كه تا به حال در محوطه ساختماني يافت شده است و چند راهرو آنها را احاطه مي كند . آنچه كه از حفاري تالارها آشكار شده از نظر پلان به ايوان شمالي ، كاخ پارتي آشور شباهت دارد . مشخصه مهم اين ديوارها صرف نظر از پلان آنها ، استفاده از آجر مي باشد كه در حاشيه متراكم گشته و در زواياي قائم در رديف هاي يكي در ميان قرار گرفته اند . عموم محققين پذيرفته اند كه آجر را مي توان در ساختن طاق بدون قالب به كار برد .
در مورد قلوه سنگ اين اطمينان كمتر است . اما در اين مورد دقيقا" نمي دانيم كه چرا فضاهاي يك اندازه گاهي با آجر و زماني با قلوه سنگ پوشانده شده اند . ( لازم به توضيح است كه استفاده از راهرو و در هر مجموعه ساختماني مشاهده شده است كه يكي از ويژگي هاي معماري بين النهرين و ايران پيش و پس از پارتي است كه در گچ گنبد اين راهروها را با شماره مشخص كرده اند ) .
يكي از پيچيده ترين عناصر معماري كل محوطه كاشي هاي بام مي باشد . در راهرو منطقه 19 برخلاف منطقه خارج از حصار ميدان ، از درون كاشي هاي متعددي به دست آمده كه به نظر مي رسد از گچ گنبد به دست آمده باشند .
در قسمتي به نام تيمچه گذرگاههاي طاق دار و باز كاملا" مسدود شده بودند و بعد به علت همين عمليات مسدود سازي نخاله- ها در اين جا تخليه شده اند . در ميان نخاله هاي اين قسمت قطعات يك عامل تزئيني به شكل موجودي گريفون مانند به دست آمد كه نظير آن نيز در منطقه 1 يافت شده بود از ديگر قطعاتي كه از اين پرشدگي به دست آمد مي توان به نيم تنه يك انسان اشاره كرد كه در ميان طومار پيچك مانندي نشانه شده بود اين تنديس با نمونه اي كه در جاي اصلي خود در قسمت اصلي و بيروني نماي غربي ناحيه 100 محفوظ مانده بود يكسان است .
21-2-5- ديوار دفاعي
اين ديوار كه از ارتفاعات ريجاب شروع مي شود . پس از رسيدن بر برج آشپزخانه وضع ساختماني خود را تغيير مي دهد به اين معني كه از ريجاب تا آشپزخانه در داخل ديوار آبرويي قرار دارد كه آب جوگوري ( نهرگيري ) را از ريجاب تا برج مي آورده
است . وضع جغرافيايي محل ساختمان نهر اين مطلب را تأييد مي كند . اين ديوار از برجي كه مقابل برج آشپزخانه قرار دارد تا خط الرأس كوه « شاه نشين » و سپس ذهاب ادامه دارد ولي در اين فاصله فاقد مجراي سابق الذكر است . مصالح كليه اين آثار از قلوه سنگ و ملاط بوده و ساختمان ها معرف كامل معماري عصر ساسانيان مي باشد .
حوزه زرده يك چينه طبيعي و برجسته در حاشيه غربي سلسله جبال زاگرس با محيط حدود 25 كيلومتر است . تقريبا" 20 كيلومتر از اين محيط پرتگاهي است كه هم چون استحكاماتي طبيعي و بي نظير عمل مي كند . حدود 3 كيلومتر از دشت باز در جنوب شرقي حوزه نيازمند يك ديوار دفاعي فشرده بوده است تا سنگربندي منطقه را تكميل كند . در امتداد بخش هاي سالم ديوار دفاعي ديدگاههاي متعددي براي تيراندازي به چشم مي خورد .
قسمت فوقاني نيز داراي ديدگاههاي پيكاني شكل است كه علاوه بر اين ديوارهاي اصلي ، تعداد نسبتا" زيادي برج هاي پشتيبان داشت كه اتاق هاي نگهباني را در بر مي گرفتند . مي توان قطعه سفال هايي را كه از سراشيبي داخل ديوار دفاعي به دست آمده اند به دوره پارتي قلعه يزدگرد تاريخ گذاري كرد . در بافت اصلي مجموعه ديوارهاي دفاعي ، سفال ساساني يا اسلامي مشخصي يافت نشده است .
از سطح زمين در نزديكي محلي موسوم به آشپزگاه ، يعني در حوالي نقطه اي كه جاده جديد به راه قديمي ريجاب وارد مي – شود . تعدادي ظروف ساده و احتمالا" اسلامي كشف گرديد كه به احتمال زياد اين سفال ها از كوچ نشيني هايي به جاي مانده است كه بعدها در پست هاي نگهباني ديوار پناه گرفته اند . در پست نگهباني نزديك « كاكاكشتيه » اين گونه سفال به چشم نمي خورد شايد به اين دليل كه آنجا مامن سهل الوصولي براي جاده قديم نبوده است .
در بخشي از امتداد ديوار پرتگاه كه اهالي محل آن را « دروازه » مي خوانند بقاياي دو برج منفرد به چشم مي خورد كه احتمالا" مدخلي از مسير پرتگاه مي باشند .
ديوارهاي دفاعي از قلوه سنگ و ملاط ساخته شده اند . سنگ هايي كه در پست ديده باني آشيابا استفاده شده ، سنگ هاي باريك و قناسي هستند . سنگ هاي ساختماني قلعه يزدگرد نيز با ملاط به كار برده شده اند و اختلافات اين ساختمان ها حاكي از تاريخ هاي متفاوت ساختماني آنها نمي باشد بلكه به مصالح موجود بستگي داشته اند ، ديوار دفاعي اصلي در امتداد دشت ساخته شده تا با پرتگاههاي حاشيه شرقي مرتبط گردد كه حالت سراشيبي با زاويه حدود 45 درجه دارد .
اين ديوار دفاعي كه به شكلي بسيار جالب اين ناحيه را در بر گرفته و ناحيه امني را ايجاد كرده است در خط الرأس كوههاي غربي منطقه بان زرده نيز ادامه پيدا كرده است اين ديوار نيز داراي ديدگاهها متعددي است و بر دشت ذهاب مسلط مي باشد و هر گونه عبور و مرور و نفوذ در آن را به خوبي كنترل كرده است .
22-2-5- برج نقاره كوه
نقاره كوه در فاصله 2 كيلومتري قلعه يزدگرد بر فراز ارتفاعات بان زرده واقع شده است .
اين بنا به شكل برج مانند بر فراز قلعه نقاره كوه قرار گرفته است . ظاهرا" در عهد ساساني محل ديده باني بوده است و به عنوان بخشي از استحكامات دفاعي اين منطقه كاربرد داشته است . در كنار آثار ديگري هم چون ديوار دفاعي بان زرده و قلعه يزدگرد و برج آشيابا مجموعه دفاعي مستحكمي را در برابر حملات و دست اندازيهاي دشمنان ايجاد كرده اند . اين مجموعه از لحاظ دفاعي قابل مطالعه و بررسي است . كه در آن روزگاران چگونه از عوامل مختلفي منجمله عوارض طبيعي براي دفاع استفاده مي كرده اند .
23-2-5- آتشگاه سلطان سي قلي مه ( سلطان صد خزانه دار )
به فاصله 500 متر بالاتر از آتشگاه گنبد كلايي در جهت غربي قبرستان كهنه بر روي تپه آتشگاهي ديده مي شود كه از آتشگاه گنبد كلايي كوچك تر بوده ولي از آن سالم تر مي باشد . اين آتشگاه به ابعاد 7/3 × 6/3 متر است و 6 متر هم ارتفاع دارد .
تنها قسمتي از گنبد اين آتشگاه در طول زمان آسيب ديده و ريخته شده است . مدخل آتشگاه رو به شمال به عرض 77 و ارتفاع 90 سانتي متر مي باشد كه طاقي گهواره اي شكل دارد . در داخل آتشگاه روبروي مدخل ، درگاهي كه شباهت به محرابهاي اسلامي دارد ، قرار گرفته است . در قسمت فوقاني اين درگاه دو نورگير كه تقريبا" درگاه در وسط آن قرار گرفته ديده مي شوند كه به شكل اهرم ناقصي مي باشد . در دو طرف مدخل دو درگاه كه كف آنها با كف آتشگاه يكي است به ابعاد
( 210 × 70 × 50 ساني متر ) وجود دارد . در دو ضلع شرقي و غربي آتشگاه دو طاقچه كه از كف آتشگاه 65 سانتي متر فاصله دارند ديده مي شوند به عرض 95 و به ارتفاع 175 و عمق 37 سانتي متر ، در وسط آتشگاه بقاياي برجستگي كه از قلوه سنگ و ملاط مي باشد قرار دارد كه ظاهرا" محل نگهداري آتش بوده است . در ارتفاع سه متري ديوار آتشگاه ، چهار لچكي زده شده كه بر روي آنها گنبد را بنا نهاده اند . در فاصله 50 متري آتشگاه تل خاكي قرار گرفته كه در پي آن اتاق هاي زيادي ديده مي- شود . در جنوب غربي آتشگاه بقاياي برجي موجود است به ابعاد 60/3 × 60/3 متر و به قرار اظهارات اهالي محل در فاصله اين دو آتشگاه تخته سنگي قرار داشته كه كتيبه اي 5 سطري به خط پهلوي ساساني در آن نوشته بوده اند . اين كتيبه را به وسيله اره سنگ بر جدا كرده و برده اند و هم اكنون آثار بريدگي در جاي آن مشهود است .
24-2-5- بهشت و دوزخ
اگر مسير راه ساساني را از پل دروازه به طرف سراب كنار ادامه دهيم نزديك به آسياب قديمي پنج نقطه تراشيده شده در سنگ را مي بينيم كه اهالي محل به آن « بهشت و دوزخ » مي گويند . اين صفحه هاي تراشيده شده طوري قرار داده شده اند كه چهار عدد آنها در كنار هم حجاري شده و يكي از زير آنها قرار گرفته است ، صفحات تراشيده شده مستطيل شكل بوده و چهار عدد آنها با طاقي جناقي تزئين شده اند ، تنها يكي از آن طاق گهواره اي شكل است .
25-2-5- آتشدان باباشيخ
كمي بالاتر از حجاريهاي بهشت و دوزخ تخته سنگي بزرگ كه گوشه اي از آن در راه ساساني پيش آمده قرار دارد . اهالي محل به اين جا « بابا شيخ » مي گويند . روي اين تخته سنگ كه بيش از 2 متر از جاده ارتفاع دارد ، دو آتشدان نزديك به هم كنده شده است . به فاصله 5 متر از اين تخته سنگ ، سنگ ديگري قرار دارد كه بالاي آن نيز آتشداني ديده مي شود . درست روبروي آتشدان اخير در جهت ديگر راه ساساني در داخل باغي بقاياي يك بناي ساساني ديده مي شود .
26-2-5- قلعه سرخه ديزه
در ميانه راه دالاهو به سرپل ذهاب قريه اي به نام سرخه ديزه موجود است . در سمت راست راه بقاياي قلعه عظيمي از روزگار ساسانيان برجاست كه از قلوه سنگ و ملاط ساخته شده است . يكي از ديوارهاي ميانگين قلعه كه نسبتا" از حوادث و صدمات جوي سالم مانده است داراي عرضي بالغ بر 70/5 متر مي باشد . در ساختمان اين قلعه علاوه بر قلوه سنگ و ملاط از دو نوع آجر يا دو نوع رنگ مختلف ( رنگ نخودي به ابعاد 8 × 30 × 36 سانتي متر و رنگ قرمز به ابعاد 7 × 30 × 60 سانتي متر ) استفاده شده است . قسمتي از ساختمان فعلي دهكده سرخه ديزه بر بقاياي آثار اين قلعه عظيم ساساني ساخته شده است . در قرون اول اسلامي اين محل به علت موقعيت طبيعي آن كه به جنگلها محصور بوده « مرج القلعه » نام داشته است .
27-2-5- بان مزاران
در مقابل راهي كه براي رفتن به بابايادگار از آن عبور مي كنند ، تپه بزرگي قرار دارد كه بقاياي قلعه عظيمي در آن ديده مي – شود . ابعاد تقريبي اين قلعه در حدود 150 × 100 متر است . از كنار اين تپه جاده اي با قلوه سنگ و ملاط به عرض دو متر ساخته شده كه تا سرچشمه الوند يعني سراب كنار امتداد دارد . اين راه باستاني كه در تمام طول خود هر جا با پرتگاه مصادف
شده به وسيله تخته سنگ و قلوه سنگ و ملاط ديواره اي دارد كه پس از قرن ها هنوز پا برجاست و دليلي بر اهميت اين منطقه و عظمت آثار آن در روزگار ساساني است . طول اين راه بيش از 12 كيلومتر بوده و در چند جا با رودخانه الوند تقاطع كرده است .
مطلب قابل ذكر آن كه در اطراف اين راه به خصوص در محل كوهستاني و جنگلي آن آتشدانهاي كوچك و بزرگ مخروطي شكل كه بيش از چهل عدد آنها موجود است . قرار داشته است . وضع راه و وضع اين آتشدانها كه قطعا" براي هدايت در شب بوده اند مي رساند كه اين راه ، ارابه رو بوده است .
3-5- نكته : ديگر مناطق توريستي و گردشگري شهرستان دالاهو عبارتست از :
1. قلعه داور
2. تپه رش
3. سراب هاي ريجاب ، رشمينه ، قورچي باشي ، سفرشاه ، كرند غرب ، قلعه زنجير و . . .
4-5- غذاهاي محلي
زوو كره ( گياهي محلي ) ، خورش كنگر ، آش دانه كولانه ، بوراني سورانه ( گياهي محلي ) ، نان پيچكينه و . . .
5-5- زبان و گويش
زبان مردمان شهرستان دالاهو كردي و به گويش هاي كلهري ، گوراني ، قلخاني و جافي صحبت مي كنند .