Death Gets into the Suburbs
It sweats into the tongue and groove
of redwood decks with a Tahoe view.
It slides under the truck where some knuckles
are
getting banged up on a stuck nut.
It whirls in the egg whites. Among blacks
and whites spread evenly. Inside the chicken
factory, the Falcon 7X, and under the bridge.
There's
death by taxi, by blood clot, by slippery rug.
Death by oops and flood, by drone and gun.
Death with
honor derides death without.
Realpolitik and off-shore accounts
are erased like a thumb drive lost in a fire.
And the friendly crow sets out walnuts to pop under tires.
So let's
walk the ruins, let's walk along the ocean
and listen to death's undying devotion.
مرگ گرم جانب گرد شهر می گراید
بـا نقاب دریاچه ی تاهو بر پستی و بلندی هایِ
بدنِ درختان ماموت چون عرق رخت می اندازد
بـه زیـر کـامـیون که آنجا بر مهره ای بـازنشو
قــوزک هـــایــی ســر بــرآورده، مـی خزد.
در اعماق سفیده ی تخم مرغ ها ویراژ مـی دهد
سـیاهان و سفـیدان را بـه یک چشم مـی بیند
در مـیـانشان مـی گسترد. در مرغداری فالکن
X7 و زیــــر پـلــها نیز حضوری فعال دارد.
این شتر بر در خانه ی تاکسی و لخته ی خون
و قــالـیـچـه هــای لــیـز هــم مـی خوابد.
مـرگ بـر اوخ و سـیـل و زنـبـور و تـفـنـگ.
مـرگ بـا افـتـخـار بـه ریشِ مرگِ بی افتخار
می خندد. سیاست زور و حسابهای فراساحلی
چـو فـلاشـی کـه در آتـش افـتد، از نگاه ها
مـی گـــریـزند. دوست عزیزمان خانم کلاغه
گـــردوهــا را لای دندان تایرها می گذارد تا
بشکنند. پـس بـیا ویـرانه ها را گز کنیم. بیا با
قـــامت اقیانوس ها هـمراه شویم و گوش فرا
دهیـم بـه ایـن همه هواحواهی بی زوال مرگ.
ترجمه: مرادی